شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

۴۵ مطلب با موضوع «دل‌نوشته» ثبت شده است

حتی کوه به اون عظمت هم میتوان در چشم جای نمود 
ولی آسمون تنها دیدنی‌ایست که در چشم انسان جای نمیشود
ما آدم‍‌ها حتی وقتی توی آسمون سِیر میکنیم به فکر آروزهای زمینی‌مون هستیم 
بخاطر همین با دیدن شهاب آرزو میکنیم
آسمون یه بدی داره اگه روی زمین تنها باشی توی آسمون تنهاتری

 

پ.ن. ذهن آشفته‌ای دارم که توی نوشتن‌هام هم معلومه 
ولی حیف بود بعد از رصد چند شب پیش اینا رو ننویسم

  • ۰ نظر
  • ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۴۴

وقتی بعد از یه روز و شب خوب بهت خوش گذشته
وقتی همه چی تموم میشه و خودت میمونی و خودت
اگه اون موقع یه بغضی گلوت رو بگیره
یعنی یه چیزی تو زندگیت کمه

وقتی اون موقعی که باید شاد باشی
به ظاهر میخندی ولی یه چیزی اون ته ذهنت باعث میشه بری توی خودت
یعنی یه چیزی تو زندگیت کمه

وقتی با یه آهنگ ساده میریزی به هم و حالت عوض میشه
یعنی یه چیزی تو زندگیت کمه

وقتی اون موقعی که احتیاج داری یکی پیش‌ت باشه تنها باشی
اگه تو یه جمع تنها باشی
وقتی از بالا تا پایین چت‌لیست‌ت یه عالمه آدم آنه ولی هیچکی آن نیست
یعنی یه چیزی تو زندگیت کمه

  • ۱ نظر
  • ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۲

مرور گذشته اغلب دردناک است و حسرت‌ناک
گدشته را که مرور می‌کنی پر می‌شی از دلتنگی
گذشته عبرت آموز است
و گاه خنده‌دار
خنده برای کارهای بچگانه
خنده برای فکرهای احمقانه
گذشته پر است از کارهای انجام نشده
گذشته پر است از آدم‌هایی که اندکی بودند و رفتند
آدم‌هایی که باقی ماندند برای ما
و ما از بین رفتیم برای آنها
و گاهی برعکس
گذشته آدم‌هایی را نشان‌مون میدهد که هستند
ولی نیستند
آنگونه که بودند نیستند
گذشته ما را به خودمون نشان می‌دهد
همه تغییرات‌مون
تغییر رفتارمون
تغییر تفکرمون
تغییر دنیامون
گفتم حسرت‌ناک
حسرت کارهای انجام نشده
حسرت روزهای خوب
حسرت تکرار گذشته
حرف گذشته که می‌آید با خود سوال به همراه دارد
فراموش باید کرد یا به خاطر سپرد؟
می‌شود فراموش کرد ؟

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۵۹

عید بهانه‌ای شد تا به این موضوع اندکی بیندیشم
علت این احساسی که از دوری آدمهای روزمره زندگی‌م در من بوجود اومده
و شاید بشه اسم‌ش رو دلتنگی گذاشت
علاقه است یا عادت ؟!!!

من به آدمهای دور وبرم عادت کرده‌ام
دور بودن از اونا اندکی برام سخته اون هم در شروع دوری
ولی بعدش خیلی عادی میشه
اینجوری میشه که آدمهای جدیدی که وارد زندگی‌م شدن
میشن عادت‌های جدید من

این ربطی به این نداره که
من گنجایش حضور چندتا آدم رو تو زندگی‌م دارم
(در ادامه بحثی خاص)

از بین همه آدمهای روزمره زندگی‌م
تعدادی اندک عادت نیستند
هرچه هستند عادت نیستند
دوری از اونا واقعا آزاردهنده‌س

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۵۳

سالی دگر گذشت
هم خوشی دیدیم و هم ناراحتی #زندگانی این است
خیلی چیزها یاد گرفتیم و خیلی چیزها یاد دادیم
خاطره هم پیدا کردیم #سیناحجازی
اتفاقات خوب و بدی که خاطره میشود

با آدمای زیادی آشنا شدیم
با خیلی‌ها دوست شدیم
به خیلی‌ها نزدیکتر شدیم
با خیلی‌ها  صمیمی‌تر شدیم
از بعضی‌ها دور شدیم
با یک نفر دعوا کردیم (!)

بعضی‌ها از پیش‌مون رفتن
یه روز هم نوبت ما میشه
#رخت بربندیم

خیلی از آدمها رو تازه شناختیم
دید تازه‌ای نسبت بهشون پیدا کردیم

دنیا رو نسبت به پارسال متفاوت می‌بینیم
بعضی‌هامون قشنگ‌تر بعضی‌هامون زشت‌تر
امیدوارانه یا مایوسانه (!)

سن‌مون یه سال بزرگ شد
عقلمون ...

تو این سالی که گذشت
ظاهرمون کلی عوض شد
باطن‌مون ....

زندگی یه کم برامون جدی‌تر شد

خیلی‌ها دوتا دوتا شدن
خیلی یکی یکی موندن
خیلی‌ها کارهای دیگه‌ای کردن :)

کلی غرغر کردیم
کلی ایراد گرفتیم از این و اون
از خودمون ....

دنیای دور و برمون عوض شد
گروه‌های اجتماعی‌مون عوض شد
دنیای مجازی‌مون عوض شد #توعیتر

فیلم خوب دیدیم
آهنگ خوب شنیدیم
واقعیت کثیف دیدیم
حقیقت تلخ درک کردیم
حرف بد شنیدیم
اما
چیزهای خوب بیشتر بود #خوش‌بینی

بارون اومد
آفتاب سوزان اومد
بارون اومد
باد پاییزی اومد
برف خیلی دیر اومد

ذوق مرگ شدیم
افسرده شدیم
ولی
این نیز گذشت

غصه چیزی رو که نمیتونی تغییر بدی رو نخور
به فکر چیزی که میتونی تغییر بدی باش
#عباس‌حسینی

یادمان باشد که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبه‌راه و بر وفق مراد است و خوب
تنها
تنها دل ما دل نیست
#پرویز‌پرستویی

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۹۱ ، ۰۶:۲۵