شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

روزمرگی آفت دانشگاه است
وقتی میفتی توش
دراومدن ازش سخت میشه
نباید دچار روزمرگی شویم
یکی از راه‌های جلوگیری از این روزمرگی مرگ آور
به کار انداختن مغز است
این بحث‌های دوستانه که باعث میشه مغز بکار بیفته
یکی از خوبی‌های این بحث‌ها اینه که لازم نیست دیگران را قانع کنی
همین که با هم بحث میکینم کافی است
پیدا کردن یه جمعی برای یه همچنین بحث‌هایی سخته
من به بحث‌های دونفره هم راضی شده‌ام
وقتی هم که پیدا میشه حفظ کردنش سخته

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۲۳

مرور گذشته اغلب دردناک است و حسرت‌ناک
گدشته را که مرور می‌کنی پر می‌شی از دلتنگی
گذشته عبرت آموز است
و گاه خنده‌دار
خنده برای کارهای بچگانه
خنده برای فکرهای احمقانه
گذشته پر است از کارهای انجام نشده
گذشته پر است از آدم‌هایی که اندکی بودند و رفتند
آدم‌هایی که باقی ماندند برای ما
و ما از بین رفتیم برای آنها
و گاهی برعکس
گذشته آدم‌هایی را نشان‌مون میدهد که هستند
ولی نیستند
آنگونه که بودند نیستند
گذشته ما را به خودمون نشان می‌دهد
همه تغییرات‌مون
تغییر رفتارمون
تغییر تفکرمون
تغییر دنیامون
گفتم حسرت‌ناک
حسرت کارهای انجام نشده
حسرت روزهای خوب
حسرت تکرار گذشته
حرف گذشته که می‌آید با خود سوال به همراه دارد
فراموش باید کرد یا به خاطر سپرد؟
می‌شود فراموش کرد ؟

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۵۹

عید بهانه‌ای شد تا به این موضوع اندکی بیندیشم
علت این احساسی که از دوری آدمهای روزمره زندگی‌م در من بوجود اومده
و شاید بشه اسم‌ش رو دلتنگی گذاشت
علاقه است یا عادت ؟!!!

من به آدمهای دور وبرم عادت کرده‌ام
دور بودن از اونا اندکی برام سخته اون هم در شروع دوری
ولی بعدش خیلی عادی میشه
اینجوری میشه که آدمهای جدیدی که وارد زندگی‌م شدن
میشن عادت‌های جدید من

این ربطی به این نداره که
من گنجایش حضور چندتا آدم رو تو زندگی‌م دارم
(در ادامه بحثی خاص)

از بین همه آدمهای روزمره زندگی‌م
تعدادی اندک عادت نیستند
هرچه هستند عادت نیستند
دوری از اونا واقعا آزاردهنده‌س

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۵۳