بعضی وقتا هست که یه مسئلهای پیش میاد، درس میگیری و توی زندگیت استفاده میکنی
بعضی وقتا هست که یه تجربهای بدست میاری و برخوردت با مسائل عوض میشه
بعضی وقتا هست که یه اتفاقی برات میفته که دیدگاهت رو به زندگی عوض میکنه
من این آخری رو خیلی دوس دارم! مثل یه تحول بزرگ میمونه از اون تحولها که موقع سال تحویل دعا میکنماین اتفاقی که میفته رو باید یه جایی ثبت کرد یه جایی که بعدا برگردی و ببینی که چی بودی و چی شدی! چرا تغییر کردی! چرا داری یه جوری دیگه به زندگی نگاه میکنی! و خیلی چراهای دیگه!
این اتفاق مهم نیست چی باشه. میتونه یه دعوا یه کدورت یه قهر با یه آدمی باشه که برات مهمه! وقتی میخوای آشتی کنی و میبینی کجا اشتباه کردی! این که میفهمی اشتباهت به خاطر دید غلطی بوده که نسبت به زندگی داشتی! میتونه حرف زدن با یه دوست باشه یه چیزایی بهت بگه که دیدت رو به زندگی عوض کنه! میتونه دیدن یه فیلم باشه ...
باید یاد بگیرم قدر این تحولها رو بدونم! قدر این روزایی که توش متحول میشم رو بدونم! شاید چند سال بعد اصلا موقعیتی نباشه برای تغییر! شاید اصلا آدمایی نباشن که کمک کنن برای تغییر! مثل چند سال قبل که روزمرگی نداشتم ولی امروز دارم مثل چند سال قبل که این همه سرم شلوغ نبود که زمانی برای خیلی از کارا نباشه! هر دورهای که توش هستم یه خوبیهایی داره که باید قدرشون رو بدونم! اینجوری وقتی از این دوره رفتم یه دوره دیگه ناراحت نیستم چون به اندازه کافی بارمو بستم