شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

خواهش

پنجشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷ ق.ظ
نوشته شده در موضوعات لحظات,

این روزها لحظاتی که تنهام و کسی دور و برم نیست، لحظات سخت و دردناکیه. لحظاتیه که نمیخوامشون. حتی دردی نیست که خوشایند باشه و بشه تحمل‌ش کرد. دیگه زیادی تلخه. حداقل اینکه الان خسته‌تر و ناتوان‌تر از اونی هستم که بتونم این لحظات رو تنهایی تحمل کنم. حتی از اون لحظاتی نیست که بخوام آدم‌ها رو انتخاب کنم و بگم فلانی باشه و فلانی نباشه. فقط میخوام کسی باشه که تنها نباشم. اگه بشه کنارش [...] که چه بهتر. نشد هم مهم نیست همین که هست و اگه خواستم بتونم مغزمو بدم دستش که پیش خودم نباشه، کافیه. اما همین اندک هم گاهی پیش نمیاد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">