اگه روابط آدمها رو با گراف مدل کنیم یه سری آدمها شبیه یالهایی هستند با betweenness ماکزیمم. اگه این یالها رو از گراف حذف کنی در واقع community detection انجام دادی. تو زندگی واقعی وقتی این آدمها میرن یا میمیرن یا ... آدمهای دیگهای که سالهای سال با وجود تمامی مشکلات و اختلافها به لطف حضور اون کنار هم بودن کنار هم خوش بودن از هم جدا میشن. خانواده پدر من دوتا خواهر و دوتا برادر بودن. همه هم متاهل و بچهدار. خیلی دور هم جمع میشدیم سفر میرفتیم. پدربزرگم وقتی فوت کرد تمام این خانواده از هم پاشید. حالا جز دیدار دوسهماه یه بار با مادربزرگم و دیدار عیدبهعید با عمو دیگه چیزی از اون خانواده باقی نمونده. حالا من دلم تنگ شده واسه اون نذری پختنهایی که پدربزرگم خودش انجام میداد. شب قبلش همه رو خونهش جمع میکرد که صبح آفتابنزده کارها رو شروع کنن و تا شبش دور هم باشن. دلم تنگ شده واسه اون خلوتهای بچهگونهمون تو خرپشته خونه پدربزرگم. حالا حتی اون خونه هم نیست ...
از اون اتفاق و از اون از هم پاشیدن 10 12 سال میگذره اما من فراموشش نکردم. و حالا دوباره یه اتفاقی از همین جنس افتاد. دیگه از جمعها 10 15 نفری چیزی جز گپهای دونفره نمونده... باز جای شکرش باقیه
- ۹۳/۰۸/۱۵
- دلنوشته،