مرغ همسایه غازه. وقتی با جشن ایسلندیها به وجد میایم یا از سرود خوندن برزیلیها کیف میکنیم. وقتی همه جا ازش حرف میزنیم و ته حرفمون یه حسرتی هست، اصلا یادمون رفته یار دبستانی خوندن یکصدامون رو، اشک جمع شده موقع سرود ۱۰۰ هزارنفریمون رو، زمزمه چند میلیونی اهل الجود و الجبروت رو. یادمون رفته به جای به تماشا نشستن اتحاد بقیه باید دوتا از دستهای زنجیره انسانی باشیم. یادمون رفته به جای ذوق کردن از همدلی ایسلندیها باید یکی از سبزپوشهای میدون انقلاب باشیم. یادمون رفته میتونیم با فریاد دور از تو اندیشه بدان اشک بریزیم. یادمون رفته نگرانی هممون از یک جنسه. نگرانی ما برای ایرانه.
- ۹۵/۰۴/۱۶