زندگی ما مثل فواره نیست که اوج بگیری و هرچقدر بیشتر اوج بگیری، سقوط طولانیتری داشته باشی. زندگی ما به بادبادک بیشتر شبیهه تا فواره. واسه بادبادک باد موافق و مخالف خیلی معنا نداره. هر طرفی که باد بیاد، بادبادک راهش رو رو به بالا پیدا میکنه. اگه باد آروم و نسیمطور باشه که چه بهتر. راحتتر و سریعتر اوج میگیره. اما اگه طوفان هم باشه باز فرقی نداره. بادبادک بالا میره. فقط سختتر و با زحمت بیشتر. از یه جایی به بعد هم دیگه خیلی مهم نیست نسیم ملایم میاد یا طوفان شدید. از یه جایی به بعد که بادبادک بالاتر میره دیگه مهم نیست شرایط رو زمین چجوریه. اون به بالا رفتن ادامه میده. واسه بادبادک فقط یه چیز اهمیت داره اون هم اینکه نخ بادبادک دست کیه.
جمعههایی که هوا خوبه و آسمون آبی. دورهمی یا بادبادک بسازیم. با حصیر و کاغد رنگی. یه سری به پارک پردیسان بزنیم. کلی آدم میان و بادبادک میخرن و شروع میکنن به تلاش برای بالا بردن بادبادکشون. بادبادکهای کمی هستن که ارتفاع قابل توجهی دارن. بقیه انگاری فقط واسه سرگرمی یه کمی بالا رفتن. درسته که چند ساعتی طول میکشه بادبادکمون برسه اون بالاها ولی وقتی رسید، میتونیم لم بدیم رو چمنها و هر چند لحظه یه بار یه مقداری نخ بادبادک رو باز کنیم که بره بالاتر. قبل از تاریک شدن هوا هم نخ رو پاره کنیم که بادبادکمون بره تو آسمون. سقوطی در کار نخواهد بود.
دلمون مثل بادبادک باشه و نخ بادبادکمون دست خدا. (بادبادک - سینا حجازی)