شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

افسانه

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ق.ظ
نوشته شده در موضوعات دل‌نوشته,
گاهی که انتخاب میکنی راهی را شروع کنی و ادامه بدهی و بروی و بروی تا انتها، در ابتدا نمیدانی که معنای این انتخاب، شروع افسانه بزرگ و بی‌پایانی است که هرچند شاید مسیرش به انتها برسد اما خاطرات‌ش همیشه و همیشه تازه و پایدار است. به قدری تازه که شاید روتین زندگی‌ت را فراموش کنی اما خاطرات‌ت را هرگز.
زندگی در افسانه بزرگ چنان زیباست که وقتی به روزی فکر میکنی که سرانجام این زندگی به پایان می‌رسد، اشک در چشمان‌ت حلقه می‌زند. اگر هم یکبار افسانه را تا انتها رفته باشی، فکر کردن به روزهای انتهایی که هیچ، به هر لحظه‌ش که می‌اندیشی، بغض گلویت را میگیرد و حواس‌ت نباشد ساعت‌ها با فکرِ خاطرات و بغضِ سمج مشغول خواهی بود. گاهی هم خود را اگاهانه در خاطرات غرق میکنی و زمزمه میکنی به یاد یاری خوشا قطره اشکی ....

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">