شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

شاید دردی دوا شود

هم از دل خواهم نوشت هم از عقل

نیست

يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ
نوشته شده در موضوعات کتاب,

بسته به حالی که موقع خوندن شعرها دارم از یه سری اشعار و ابیات خوشم میاد. بعضی احوال هم اصلا نمیتونم شعر بخونم. به همین دلیل نوشتن و ذخیره اشعار به نظرم کار بیهوده‌ایه. بخاطر اینکه دفعه بعدی که اونا رو میخونم معلوم نیست چه حالی دارم که ذوباره از خوندنشون خوشم بیاد یا نه. شده که قبل‌ها که شعرهایی رو گزینش میکردم رو دفعه بعدی که خوندم، پاک کردم ... اما ثبت احساس که موقع خوندن شعرها داشتم به نظرم کار جالب‌تریه. فهم اینکه دفعه پیش که اینو میخوندی چه حالی داشتی، لحظه‌ نابی عه. همونجوری که خیلی از خاطراتم رو نه با جزئیات اتفاقاتی که افتاده که با حس و حالی که موقع رخداد اون اتفاقات داشتم، یادم میاد.

و اما این کتاب ... این کتاب رو باید وقتی بخونی که کسی که باید، نیست. این کتاب رو باید موقع دلتنگی بخونی. اسمی هم که این سروده‌ها، این درد مشترک دلتنگی داره، بهترین انتخاب شاعره.

کتابٍ نیست
علیرضا روشن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">